مبانی نظری و پیشینه تحقیق درمان شناختی رفتاری
شرح مختصر:
درمان شناختی- رفتاری
اصطلاح رفتار درمانی شناختی[1]، نخستین
بار در ادبیات علمی میانهی دهه 1970 به کار رفت و مبانی تجربی رویکردهای
شناختی-رفتاری به مسایل روانی به ابتدای قرن حاضر بر میگردد. در زمان
نسبتاً کوتاهی پس از آن، رفتار درمانی شناختی به یک رواندرمانی پیشرو در
اکثر کشورهای غربی تبدیل شد. درمانهای شناختی– رفتاری شامل راهبردهایی
هستند که به منظور تغییر تفکر، نگرش، ادراک و رفتار افراد مسئله دار طراحی
شده اند. درمان شناختی- رفتاری، اساساً رویکردی است که استفاده از آن برای
درمان گروه وسیعی از اختلال های روانی مورد توجه و حمایت نظری و تجربی
فراوانی قرار گرفته است. در این رویکرد که روش های شناختی و رفتاری در کنار
هم به کار میروند، بر شناسایی باورهای نادرست، منفی و غیرمنطقی تأثیرگذار
بر عواطف و رفتارهای بیماران و اصلاح این باورهای زیربنایی با استفاده از
فنون شناختی و رفتاری تأکید می شود. درمان شناختی– رفتاری را می توان هم
در موقعیت های درمان فردی و هم در موقعیت های درمان گروهی بکار گرفت و به
نتایج خوبی دست یافت(به نقل از خدایاری فرد، 1389).